ایران
پ :
ت:
ج :
ح:
نظرات شما عزیزان:
- پاچه خوار = چاپلوس اصطلاح مهران مدیری در سریال برره
- پا دادن = پذیرفتن پیشنهاد، آمار دادن
- پارازیت = سخن بی موقع، اختلال، مزاحمت
- پارس خودرو = سگی که راه می رود و پارس می کند
- پاشنه ها را بالا بردن = لباس خود را مرتب کردن
- پایه بودن = حاضر به همراهی (همکاری) بودن. مثال: پایه ای؟ (حاضری؟، هستی؟)
- پدیده = کسی که خیلی تابلوست و کارهای عحیب میکند. به تمسخر به او میگویند: فلانی پدیدهایه برای خودش!
- پرده دری = هنگامی که کسی با دختر باکرهای هماغوش شود، میگویند: پردهدری کرد!
- پسی = پسر
- پنیر = حشیش، جوینت، بنگ
- پوز زدن = رو کم کردن
- پوز زنی = رو کم کنی
- پیاز = خنگ، مشنگ
- پیچاندن = رد کردن، از سر باز کردن، سرباز زدن از مسئولیت.
- پیچ پلیسی = کشیدن ترمز دستی و دور زدن ماشین
- تابلو = انگشت نما، خیلی آشکار مثال: این که جوابش تابلوست!
- تاقال = کرمو
- ترکوندن = حال کردن؛ خوردن مخدر و به مهمانی رفتن؛ حال پخش کردن اساسی، فراهم کردن، رساندن، خوب و اساسی رفتار کردن، بدون نقص بودن
- تریپ (تیریپ) = تیپ، قیافه، فرم، مدل، سبک (به تریپ هم زدن: با هم دعوا کردن)
- تریپ زدن = خوش تیپ کردن
- تریپ مرگ = بسیار بد حال، و نیز بسیار باحال
- تگری زدن = بالا آوردن پس از نوشیدن الکل یا کشیدن سیگار
- تگری شکوفه = حالت تهوع، بالا آوردن
- تو سایت کسی رفتن = تو نخ کسی رفتن
- تو کار کسی بودن = برای جذب کسی کوشیدن
- تو کف چیزی بودن = از چیزی تعجب کردن
- تو کف کسی بودن = به کسی علاقه مند بودن. مثال: تو کف مهری است (از مهری خوشش می آید)
- تهران ۵۱ = کارمند قدیمی وابسته به حکومت
- تی تیش مامانی= خیلی وسواسی، کسی که سوسول وار به خودش می رسه
- تیریپ لاو (love) = روابط عاشقانه
- تیکه انداختن = متلک گفتن
- تیغی زدن = شرط بندی کردن
- جاسوییچی = به آدمهای سیریش و آویزان میگویند. آدمهایی که خودشان را هر جایی جا میکنند. مثال: طرف جاسوییچیه! (اخطاری است که مواظب باشند او را به جایی دعوت نکنند.)
- جان کوچولو = آدم درشت هیکل
- جوات = پیکان
- جوات مخفی = پژو
- جواد = بی کلاس [دوستان در مورد این واژه صحبت هایی پیرامون انگیزه ی ضدّیت با مسائل اعتقادی شیعی مطرح هست که هنوز صحّت این ادعا مشخص نیست.]
- جیب ملا = کنایه از حرص و طمع در جمع کردن پول است، جیب ملا معمولاً خیلی بزرگ است و به سادگی پر نمی شود.
- جیرجیرک = پر حرف
- جیک ثانیه = زود، سریع
چ:
- چایی نخورده پسر خاله شد = فوراً صمیمی شد
- چای شیرین = کسی که خودش را برای دیگری لوس می کند، کسی که چاپلوسی می کند.
- چپو کردن = مال و اموالی را بالا کشیدن. این کلمه از واژه ی مغولی چپاول به معنی غارت می آید. مثال: فلانی مال همه رو چپو کرد.
- چراغ خاموش = مخفیانه
- چلقوز = آدم ریزه میزه (چلقوز یعنی فضولات گنجشک)
- چمنتم = مخفف: چاکرتم، مخلصتم، نوکرتم
- چوخلصیم = خیلی مخلصیم
- حال پخش کردن = به همه لطف کردن
- حسّش نیست = حوصله اش را ندارم.
- حسین صاف کار = صدام حسین که شهرها را با خاک یکسان می کرد.
در این روزهای ناشاد دوری و درد، هیچ شانه ای ، تکیه گاه رگبار گریه های من نبود !
هیچ شانه ای !؟
سلام وب جالبی داری به منم سر بزن
» آب میخوریم با سیب زمینی
» بال نمیخواهم
» بخور بخور
» نصفه شعبان
» روسری را جلو بکش خواهر
» نامه غضنفربه عشقش
» ترفند دخترانه
» بیا خری را رها کن
» فرهنگ اصطلاحات جوانان
» همین امشب....
» آماری که خانم ها رو راهنمایی میکنه به کما
» واما این حیوانات تربیت شده جنگجو.......
» آیا میدانید
» کی میگه مردا بچه داری بلد نیستن
» نقش سرنشین کنار راننده در ایران
» فرق وبلاگ نویسی دختر با پسر
» واژه های اینترنتی و معادل فرهنگستانی/فارسی را پاس بداریم
» معنی برخی کلمات که خانم ها میگویند
» امتحان فلسفه و جواب بسیار جالب
Design By : Pars Skin |